با ظهور و غوغای «علی محمد باب»، او و برادر ناتنیاش، یحیی صبح ازل، و تنی چند از خاندانش به باب پیوستند و آن گاه که باب به دستور میرزا تقیخان امیرکبیر –رحمه الله- در تبریز اعدام شد، یحیی صبح ازل که 13 سال از برادرش کوچکتر بود به جانشینی باب برگزیده شد. البته میرزا حسین علی هم طبق مصالحی تسلیم وی شد، اما پس از مدتی از اطاعتش سرپیچی نمود.(2) وی نخست ادعای مهدویت کرد و مدعی شد که او همان کسی است که باب وعده ظهورش را داده است.(3) حسین علی با گذشت زمان بر ادعاهایش میافزود، از ادعای «رجعت حسینی» و «رجعت مسیحی» گرفته تا ادعای «رسالت و شارعیت» و در نهایت، ادعای «حلول خدا در او» با تجسد و تجسم خداوند، و دعوای «انا الهیکل الاعلی»، که در ادامه به برخی از آنها اشاره خواهد شد.
بعد از گذشت چند سالی بین دو برادر رقابت بر سر رهبری بر "بابیها" به اوج خود رسید و از این روی دولت عثمانی آنها را به دادگاه کشانید. دادگاه دستور داد که هر یک از برادران با گروه پیرو خود به نقطهای که دور از هم باشد، فرستاده شوند و «یحیی صبح ازل» به همراه یارانش به قبرس و حسین علی و پیروانش در عکا که در فلسطین اشغالی است، اسکان داده شدند.
میرزا حسین علی در عکا به زندگی خود ادامه داد و در سال 1310 هـ.ق در اثر مریضی از دنیا رفت و در همان جا به خاک سپرده شد، بعدها پسرش «عباس افندی» که «عبدالبهاء» لقب گرفت، برای ترویج بهائیت کوششهای فراوانی نمود و در سال 1911 م، به اروپا مسافرت نمود و توانست روابط ویژهای با انگلستان و آمریکا برقرار نماید.
بعد از سقوط عثمانی در جنگ جهانی اول، عبدالبهاء که در حیفا زندگی میکرد، مورد حمایت انگلستان قرار گرفت و به خاطر خدمات شایانش، بالاترین نشان خدمتگذاری به انگلستان را بعد از جنگ دریافت کرد.(4) او خود در نوشتههایش سایه امپراطور اعظم انگلستان جورج پنجم را بر سر اقلیم عربی فلسطین مستدام میطلبد.(5)
در سال 1921 م، شوقی افندی، نوه دختری عبدالبهاء پس از مرگ وی، زعامت و رهبری بهائیان را بر عهده گرفت. او بعد از تشکیل دولت اسراییل با رییس آن، دیدار کرد و مراتب دوستی بهائیان را نسبت به کشور اسرائیل و آمال و ادعیه آنان را برای ترقی و سعادت اسراییل اظهار داشت.(6) همچنین در پیام نوروزی خود به بهائیان در سال 1329 هـ.ق تحقق دولت اسرائیل را مصداق وعده الهی دانست.
بعد از مرگ شوقی افندی در سال 1957 م، در ظاهر یک گروه 9 نفری، موسوم به بیت العدل، که مرکز آن در حیفای فلسطین اشغالی است، مسوولیت اداره بهاییان را بر عهده گرفته است.(7)
2- خاستگاه اعتقادی
او بهشت، دوزخ، صراط، میزان و ساعت در قرآن را تاویل مینماید و در تبیین اصل رجعت، مقام امامت و ظهور و تجسد خداوند در اولیای خود سخنانی دارد که ترکیبی از تعبیرات غلاة و قرامطه و شیخیه است.(10) او بعضی از مناسک، مانند نماز، روزه و قبله را تغییر داد. از احکام اوست که:
• اگر کسی از بابیها زنش حامله نشد، حلال است که برای حامله شدن زن خود، از یکی از برادران بابی کمک و یاری بگیرد و نه از غیر بابی.(11)
• استمناء مباح میباشد.(12)
• ...
3- تفاوت عقاید بهائیت با عقاید ادیان آسمانی
ادیان توحیدی که همان ادیان آسمانی و حقیقی هستند، دارای سه اصل کلی و مشترک میباشند: اعتقاد به خدای یگانه، اعتقاد به زندگی ابدی برای هر فرد انسان در عالم آخرت و دریافت پاداش و کیفر اعمالی که در این جهان انجام داده است و نیز اعتقاد به بعثت پیامبران از طرف خدای متعال برای هدایت بشر بسوی کمال نهایی و سعادت دنیا و آخرت.
بنابراین توحید و نبوت و معاد، اساس و رکن ادیان آسمانی را تشکیل داده و از ویژگیهای آنها به حساب میآید. البته ممکن است بر اثر اعمال سلیقهها و اغراض فردی و گروهی، تحریفاتی در برخی ادیان توحیدی به وجود آمده باشد. مانند اعتقاد به تثلیث مسیحی که با توحید در تضاد است، هر چند مسیحیان در صدد توجیه آن برآمدهاند.(13)
از آنجایی که فرقه بهائیت هیچ نوع نشان و علامت آسمانی و الهی ندارد، بلکه بر اثر خواستهای نفسانی و شیطانی عدهای شکل گرفته،(14) عقاید و باورهای آنها نیز با اصول ادیان الهی در تضاد و تناقض میباشد که در ادامه به آن اشاره میشود:
3-1- توحید
توحید که از اصول بنیادی و اساسی اسلام و ادیان توحیدی میباشد، نه تنها در آیین بهائیت مورد اشاره و تاکید قرار نگرفته بلکه رهبر و بنیانگذار این فرقه میرزا حسینعلی ادعای الوهیت نموده و به شرک گرفتار آمده است. او به صراحت در کتاب مبین، صفحه 293 میگوید: «ای خدای که برای خود آفریدهای، مسلمانان نگذاشتند که این خدا نظری به دوستان خود که بهائیان باشند، بیاندازد.» و در کتاب اقدس، صفحه 77 میگوید: «گوش فرا دهید ای جماعت بهائیان که خدای شما از زندان بزرگ پیام میدهد که نیست خدائی جز من توانا و متکبر و خودپسند» و همچنین در کتاب مبین، صفحه 289 خطاب به ارامنه میگوید: «ای جماعت عیسویان! آن خدائی را که شما او را خدای پدر میخوانید آمده است، با مجد اعظم در بین امم، پس متوجه او باشید.» نیز میگوید: «گوش دار که از مصدر بالا بر زمین محنت و ابتلا این وحی نازل شد که نیست خدایی مگر من تنها که در زندان به دست بندگان ظالم خود گرفتارم.»(15)
بنابراین بهائیت با اصلیترین اصول ادیان الهی که توحید میباشد، مخالف است و بندگان خدا را برخلاف دعوت تمام انبیاء الهی به اطاعت و خشوع از خودشان یعنی میرزا علی محمد باب و حسینعلی بهاء دعوت میکند. حسینعلی بهاء میگوید: «به تحقیق ظاهر شده است محبوب عالمین و مقصود عارفین و معبود اهل آسمانها و زمین و محل سجده و سجود اولین و آخرین.»(16)
3-2- معاد
معاد که یکی از اصول مسلم ادیان توحیدی بوده و بر آن تاکید شده است، از نگاه میرزا علی محمد باب موهوم و دروغ پنداشته شده(17) و از دیدگاه حسینعلی بهاء واقع شده است و در کتاب لوح اقدس میگوید: «به تحقیق قیامت برپا شد و اسرافیل هم در صور دمید و منادی هم ندا داد. و زمین هم به ظهور من متزلزل شد و کوهها هم به ظهور من مانند پنبه زده شد و آسمانها به هم پیچیده شد و بهشت هم در طرف راست قرار داده شد و آتش هم به اشتغال درآمد و باز هم انکار میکنید.» بعد میگوید: «ای جماعت بهائیان گوارا باد شما را این بهشت که بقاء جمال من است.» و همچنین در جای دیگر میگوید: «بگو به مردم که قیامت برپا شد و گذشت قیامت تمام شد قیامت و صاحب قیامت که من باشم آمد و زلزله زمین تمام شد و اگر کسی بگوید که بهشت کو و کجاست آتش دوزخ، پس ای جماعت بهائیان جواب مردم را بگویید که قیامت عبارت از ظهور میرزا حسینعلی است و بهشت دیدن روی میرزا حسینعلی است، آتش دوزخ همان جان توست. در صورتی که ایمان به حسینعلی نیاورده باشی.»(18)
از آنچه گذشت به خوبی استفاده میشود که مفهوم قیامت از دیدگاه آنها با مفهوم قیامت از دیدگاه ادیان آسمانی کاملا متفاوت است، قیامت از نظر آنها در همین دنیا واقع شده و اتفاق افتاده است! و قیامت بعد از مرگ را قبول ندارند.
آنچه در یک جمعبندی میتوان گفت این است که حسینعلی بهاء در مجموع گفتارش توحید، معاد و نبوت را کاملا انکار نموده است.
ناگفته پیدا است که چنین مذهبی علاوه بر به دوش کشیدن ننگ وابستگی به استعمار و بیگانگان، هیچ اشتراکی با مسلمانان ندارد و علت مخالفت مسلمانان با آنان همین انحرافات فکری و اعتقادی است. بنابراین آئین بهائیت هیچ نوع مشابهتی با ادیان توحیدی ندارد و ساخته و پرداخته دشمنان اسلام خصوصا روسیه میباشد که به قصد ضربه زدن به اسلام به وجود آمده است.
منابع زیر جهت مطالعه بیشتر معرفی میشوند:
1- بهائیت در ایران، دکتر سید سعید زاهد زاهدی
2- انشعاب در بهائیت، اسماعیل رائین
3- محاکمه باب و بهاء، آیتالله علامه سیدحسن مصطفوی تبریزی –رحمه الله-
4- خاطرات سیاسی جاسوس روسی کینیاز دالگورکی در ایران، کینیاز دالگورکی
4- نجاست بهائیت
5- رویکرد سیاسی
یکی از خباثتهای این فرقه حمایت آنها از کشتارهای فجیع مردم توسط رژیم پهلوی است. پنج روز پس از سرکوب قیام خونین پانزده خرداد نیز محفل ملی بهائیان تهران نامه تشویقآمیزی به تیمسار سرتیپ پرویز خسروانی، فرمانده ژاندارمری ناحیه مرکز در زمان کشتار پانزده خرداد، نوشت و طی آن، قیام حقطلبانه ملت مسلمان به رهبری مراجع معظم تقلید و در رأس آنان امام خمینی را «تجاوز اراذل و اوباش و رجاله» و «سوء عمل جهلای معروف به علم»! نامید و ضمن «تقدیر»! از «زحمات و خدمات و سرعت عمل تیمسار» نوشت: «تاریخ امر بهائی آن جناب را در ردیف همان چهرههای درخشان و نگهبان مدنیت عالم انسانی ثبت و ضبط خواهد نمود»!(27)
رویکرد دیگر وابستگی به استعمار است. از اسناد و گزارشهای موجود در مرکز اسناد انقلاب اسلامی چنین روشن میشود که جسارت و جرات بهائیان در سطح جامعه و مجامع دانشگاهی افزایش مییافت، تا جایی که به وابستگی خود به بیگانگان افتخار میکردند و از بیان علنی این امر ابایی نداشتند. در گزارشی از سال 1356 آمده است: «طبق اطلاع، اخیرا شخصی به نام شهرام عیسیخانی، دانشجوی سال اول ریاضی دانشکده علوم دانشگاه آذرآبادگان، در کلاس درس، سایر دانشجویان را به قبول مسلک بهائیت تشویق و چنین اظهار میدارد که دولت شوروی و انگلیس مخفیانه به بهائیان پول میدهند تا کمیته بهائیان را تقویت کنند. ما نیز افراد بهائی، بهویژه اشخاصی را که به این مسلک بپیوندند از نظر تأمین مسکن و کمکهزینه زندگی حمایت و کمک میکنیم.»(28) در زیر یکی از سندهای مربوط به این مساله را بیان میکنیم. در این سند با اطلاع رژیم، بهائیان جلسهای تشکیل میدهند و در این جلسه ضمن توهین به امام علی (ع) و امام حسین (ع) عنوان میشود که بهائیان بیحجابی را در کشور ترویج میدهند. همچنین اظهار میشود که بهائیان با بمب اتم و با همکاری اسرائیل مسلمانان را از بین خواهند برد.
طبقهبندی حفاظتی: خیلی محرمانه
گزارش خبر
صفحه یک از یک
صفحه شماره یک از چهار
1ـ به: 321
2ـ از: 7 هـ(29)
3ـ شماره گزارش: 7596/ هـ
4ـ تاریخ گزارش: 18/2/50
منبع: 1699
تاریخ وقوع: 11/2/50
تاریخ رسیدن خبر به منبع: 11/2/50
تاریخ رسیدن خبر به رهبر عملیات محل: 12/2/50
موضوع: بهائیان
جلسهای با شرکت نُه نفر از بهائیان ناحیه 15 شیراز در منزل آقای فرهنگ آزادگان و زیر نظر آقای لقمانی تشکیل شد. بعد از قرائتنامه، آقای ولیالله لقمانی در مورد ادیان جهان و آمار آنها و شهدای [!] بهائیت سخن گفت. وی اضافه کرد آقایان بهائیان بهتر است بیشتر مطالعه نمایند و از روی حقیقت قضاوت کنند تا بفهمند معنی بهائیت که امروز آزادی بیشتری دارند، یعنی چه؟
در زمان قدیم، احبّاء نمیتوانستند بگویند ما بهائی هستیم و نمیتوانستند تبلیغ کنند. اگر هم مبارزهای مینمودند، فوراً آنها را میکشتند، لیکن اکنون آن تعصبها کنار گذاشته شده است. اکنون از امریکا و لندن صریحا دستور داریم در این مملکت مد لباس و یا ساختمانها و بیحجابی را رونق دهیم که مسلمانان نقاب از صورت خود بردارند. به طوری که من مطالبی در منزل آقای معتمد قرائت کردم و تمام دختران و پسران بهائی خوشحال شدند. در ایران و کشورهای مسلمان دیگر هرچه بتوانید با پیروی از مد و تبلیغات، ملت اسلام را رنج دهید تا آنها نگویند [امام] حسین [ع] فاتح دنیا بوده و [امام] علی [ع] غالب دنیا. اتم در قرن اتم به دست بهائیان درست میشود، اسلحه و مهمات به دست نوجوانان ما در اسرائیل ساخته میشود. این مسلمانان آخر به دست بهائیان از بین میروند و دنیای حضرت بهاءالله رونق میگیرد.
نظریه یکشنبه(30): اظهارات شنبه(31) مورد تایید است. دریانی.
نظریه چهارشنبه(32): صحت اظهارات شنبه مورد تایید است.
نظریه 7/ هـ ــ نظریه چهارشنبه مورد تایید است. م
بایگانی شود.(33)
پی نوشت
(2) ر.ک: دانشنامه جهان اسلام، ج 4، ص 734، مقاله محمود صدری
(3) همان، ص 743: از جمله تعلیمات باب که مورد سوء استفاده میرزا حسین علی قرار گرفت، بشارت به ظهور موعودی بود با عنوان «من یظهره الله» یعنی کسی که خدا او را آشکار خواهد نمود.
(4) شوقی افندی، قرن بدیع، ج 3، ص 299
(5) مکاتیب، ج 3، ص 347
(6) مجله اخبار امری، تیرماه 1333
(7) ر.ک: دانشنامه جهان اسلام، ج 4، صص 733-744؛ خاتمیت پیامبر اسلام (ص)، صص 62-69
(8) خاتمیت پیامبر اسلام، ص 41: مرحوم صاحب جواهر، شریف العلمای مازندرانی و ... از جمله علمایی بودند که به تکفیر او رای دادند؛ موسسه شمسالشموس، عطش، ص 332: عارف بیبدیل آیتالله سید علی آقا قاضی نیز وی را تکفیر کرد.
(9) ر.ک: مجله انتظار، شماره اول، سال 1380، مقاله جعفر خوشنویس، صص 240-250؛ علی ربانی گلپایگانی، فرق و مذاهب کلامی، صص 336-342؛ برای آشنایی بیشتر با فرقه شیخیه رجوع کنید به فرزند شیخ احمد، حیات شیخ احمد احسائی؛ زرندی، تاریخ نبیل؛ محمد بن سید صالح قزوینی موسوی، رد شیخیه؛ محمد کاظم خالصی؛ اسرار پیدایش شیخیه و بابیه و بهائیه؛ الف حکیم هاشمی، کشف المراد (بررسی عقاید شیخیه)
(10) خاتمیت پیامبر اسلام، ص 58
(11) بیان، باب خامس عشر از واحد هشتم
(12) بیان، باب عاشر از واحد هشتم
(13) مصباح، محمد تقی، آموزش اصول عقاید، مرکز چاپ و نشر سازمان تبلیغات، یازدهم، 1373، قم، ج 1 ص 32.
(14) به کتاب «خاطرات سیاسی جاسوس روسی کینیاز دالگورکی در ایران» نوشته خود دالگورکی مراجعه شود. این کتاب توسط انتشارات صبوری چاپ شده است.
(15) خندق آبادی، جامعه جعفریه، کتابفروشی و چاپخانه پامنار، 1335، ص 28.
(16) همان، ص 36.
(17) همان
(18) همان
(19) امام خمینی، تحریر الوسیله، ج 1، نجاسات، ص 114، مساله 1
(20) انتشارات جاویدان و انتشارات فراهانی، رساله توضیح المسائل با متن فتاوی آیت الله بروجردی و حواشی آیات عظام، ص 26، مساله 84
(21) محقق حلی، شرایع الاسلام، ج 1، کتاب الطهاره، ص 53
(22) انتشارات جاویدان و انتشارات فراهانی، رساله توضیح المسائل با متن فتاوی آیت الله بروجردی و حواشی آیات عظام، ص 30، مساله 107
(23) قرآن کریم، سوره توبه، آیه 28
(24) شیخ حر عاملی، وسائل الشیعه، ج 1، کتاب الطهاره، ابواب مقدمه عبادت، باب 2، ح 3، ص 30
(25) انتشارات جاویدان و انتشارات فراهانی، رساله توضیح المسائل با متن فتاوی آیت الله بروجردی و حواشی آیات عظام، ص 31، مساله 108
(26) رک: آرشیو مرکز اسناد انقلاب اسلامی، پرونده بهائیت
(27) سیدحمید روحانی، نهضت امامخمینی، ج 1، ص 1516، سند شماره 266
(28) آرشیو مرکز اسناد انقلاب اسلامی، پرونده بهائیت آذربایجان، سند شماره 1030-21-55 به تاریخ 7/3/1356
(29) منظور از «7 هـ» ساواک استان فارس است.
(30) منظور از «یکشنبه» رئیس اداره کل ساواک است
(31) منظور از «شنبه» منبع نفوذی ساواک است.
(32) منظور از «چهارشنبه»، رئیس سازمان اطلاعات و امنیت منطقه است.
(33) آرشیو مرکز اسناد انقلاب اسلامی، پرونده بهائیت تهران
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام
مطلبتان خوب بود و آنرا با اجازه کپی کردم...
امیدوارم موفق باشید و متشکر میشویم به این وبلاگ هم سر بزنید.
لطف کنید نظر هم بدهسد و بدانید منتظرتان هستیم.
یا علی